پسرک شیرینم! عاشقت می شوم با هر بار بوییدنت...با هر بار بوسیدن گونه های لطیفت.. عاشقت می شوم با هر لبخند شکرینت و هر بار که مرا به قهقهه های نمکینت مهمان میکنی...هر روز صبح که تو را در آغوش میکشم و دوباره به یاد می آورم که من یک مادرم دوبار سرشار میشوم و لبریز از عشق مادری...تو را به سینه می فشارم و تو نه تنها از این فشار ناراحت نمیشوی که لبخندی زیبا در پاسخم میدهی و من گیج میشوم که چگونه است که تو مرا حس میکنی و احساس مرا...بوسه باران میکنم تمام تنت را و هر آنچه خالق زیبای ما به زیبایی در تو نقش زده است ....کاش میشد خدایم را هم ببوسم و تمام سپاسگذاریم را یکجا به او تقدیم کنم...اما مگر نه اینکه تو بوی او را میدهی؟و این مه...