محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

آرزو میکنم

  طاها  جانم برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی و آرزوهایی پرشور برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی آنچه را که باید دوست بداری و فراموش کنی آنچه را که باید فراموش کنی . برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم. برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی و با خنده‏ ی کودکان. برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار. بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی. ...
12 دی 1390

خدا جونم هر چقدر بگم شکرت بازم کمه.

خدارو می خوام نه واسه اینکه ازش چیزی بخوام خدارو می خوام نه واسه مشکل و حل غصه هام خدارو دوست دارم نه واسه ی جهنم و بهشت خدارو می خوام نه واسه زشت و زیبا خدا رو می خوام نه واسه خودم که باشم یا برم خدارو می خوام نه واسه ی روزای تلخ آخرم خدارو می خوام نه واسه سکه و سکو و مقام خدارو می خوام که فقط تو رو نگه داره برام خدا رو دوست دارم برای اینکه تورو بهم داده خدا جونم خیلی دوست دارم   ...
12 دی 1390

تو زیبا ترین آرزوی منی

  " طاها جانم" برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. کنار تو درگیر آرامشم همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم برام هیچ حسی شبیه تو نیست.. تو پایان هر جستجوی منی تماشای تو عین آرامشه.. تو زیباترین آرزوی منی   ...
12 دی 1390

عشق یعنی . . .

عشق یعنی . . .   عشق يعني با تو خواندن از جنون عشق يعني سوختنها از درون عشق يعني سوختن تا ساختن عشق يعني عقل و دين را باختن عشق يعني دل تراشيدن ز گل عشق يعني گم شدن در باغ دل عشق يعني تو ملامت کن مرا عشق يعني مي ستايم من تو را عشق يعني در پي تو در به در عشق يعني يک بيابان درد سر عشق يعني با تو آغاز سفر عشق يعني قلبي آماج خطر عشق يعني تو بران از خود مرا عشق يعني باز مي خوانم تو را عشق يعني بگذري از آبرو عشق يعني کلبه هاي آرزو عشق يعني با تو گشتن هم کلام عشق يعني انتظار يک سلام عشق يعني دستهايي رو به دوست عشق يعني مرگ در راهت ن...
21 آبان 1390

با هم بودنمون

هر روز من و تو.... تمام روز با هم ... مونسم شدی... همدم شدی...و من چقدر خوشحالم هر روز منو  با شیرین کاریهات به اوج میبری...و روز به روز شیرین تر میشی الان دیگه منو حس میکنی ؛ میدونم... حس میکنم ! اگه خواب باشی و از کنارت بلند بشم به ساعت نکشیده بیدار میشی...اگه تو اتاق باشی و منو ببینی و صدامو بشنوی.. مشتاق اغوشم میشی ... ....و من پر میشم از احساس... حسی زیبا و توصیف نشدنی این خواستن هات منو دیوونه میکنه ...! دلبند لطیفم .. تو داری روز به روز بزرگتر و دلنشین تر  میشی... فدای خنده هات .. طاها جون باور کن....همه کسمی همه کس!!! باهات زندگی میکنم... عشق میکنم ...نفس میکشم نفسم من و بابا میپرستیم...
11 آبان 1390