چکاپ
سلام گل پسره مامانی.
دیروز ٢٤ بهمن سال ٩٠ وقت چکاپت بود
با مادر بزرگ و پدر بزرگت بردیمت برای آزمایش.
اولش فکر میکردی دکترها میخوان باهات بازی کنن اما وقتی که.......
شروع کردی به گریه کردن.
من بیرون وایستاده بودم اما صدای گریه هاتو که میشنیدم دلم ریش ریش میشد اما چه کنم که چاره ایی نداشتم فقط به خاطر سلامتی تو مجبور بودم که تحمل کنم.
الهی مادری برات بمیره کلی ازت خون کشیدن.
خیلی گریه کردی و دردت اومد.
اما خدا رو شکر بعد از آزمایشت خوابت برد و وقتی هم که بیدار شدی همه چی یادت رفته بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی