محمد طاهامحمد طاها، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

◕‿◕قلب مادری◕‿◕

تمام آنچه را که می نویسم , می خوانم و می دانم تقدیم می کنم به خدايي كه در همین نزدیکیست

1390/11/29 16:43
نویسنده : مامان مریم
340 بازدید
اشتراک گذاری

   پسر عزيزم طاها  ؛

 طاهای ٩ ماه و ١ روزه مامان.

  براي تو مي نويسم ، براي تو كه عزيز ترين عزيزهايي ، براي چشمهايت مي نويسم ، كه پرسشگرانه ترين نگاه را در چشمان تو ديدم .  

 

 براي تو مي نويسم تويي كه نه بهانه اي براي وجودم ، بلكه تنها دليل بودنم هستي ..

براي تو كه گرفتاريهاي روزمره زندگي مانع بودن هميشگي من كنار توست ، كه اين  نه وظيفه بلكه آرزوي من است .

روزها از پس يكديگر مي گذرند انقدر با سرعت كه گاهي با نگاه به تقويم به تاريخ نوشته شده در آن شك مي كنم .......

شکلَــَک هآی رّمیـــ ـنآ و تو سرشار از حس كودكي با شيطنتهاي خاص خودت اين روزها را پشت سر مي گذاري و من دلتنگ توام .....شکلَــَک هآی رّمیـــ ـنآ

                 

 انقدر دل تنگم كه زماني كه كنار هم هستيم با تمام وجود در آغوش مي فشارمت و تو متعجب از اين رفتار نگاهم مي كني وآهسته مي خندي ..... اخر تو نمي داني چيست ؟؟ نميداني چيست حس گرم داشتنت و آرزوي در آغوش گرفتنت ، لحظه به لحظه ... هميشه بيقرارت هستم فرشته كوچولوي خونه .......

محصلقصه تكراري مادر شدن ، دانستن اينكه هيچ كس هرگز نمي تواند كودكت را به اندازه تو دوست داشته باشد. حيف كه آدميزاد دير ، خيلي دير مي فهمد كه مادر بودن يعني چه ..... كه چقدر يك مادر بچه اش را دوست دارد ، چقدر تكه تكه شدن در اين عشق هست ، چقدر غمگين و با شكوه است مادر بودن ، چه بار سنگيني است و همه اينها را وقتي مي فهمي كه مادر شده اي .محصل

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان بیتا
27 بهمن 90 10:23
سلام یعنی اینو مطمئن باش اگه پسرت اینجا بود من میخوردمش
مامان پارساجون
27 بهمن 90 12:10
سلام ماشالا خیلییییییییییی نازه.تو رو خدا اسفند یادت نره مریم جون
مامان ملیکا
27 بهمن 90 18:54
سلام مامان محمد طه جوون .من عاشق اون عکس پسرت کنار عروسک مورچه اش شدم .واقعا وبلاگت خیلی جالب و شاد بود .خوش سلیقه ای خانووم .بیا یه سرم به وبلاگ دخترم بزن خوشحال می شیم .
مامان کوثری
28 بهمن 90 17:08
سلام عزیزم خوبی خیلی ماشاالله اینجا ناز شده پسرگلت اسفند دود کن هزار ماشاالله خوردنی شده