از هنگامی که خودم مادر شدم نتوانستم حتی یک بار بدون شرمندگی در چشمهای مادرم نگاه کنم...
وقتی اولین سال است که مادر شده ای خیلی چیزها در زندگی ات تغییر خواهند کرد در جسمت هم همینطور به جز تناسب اندام و زیبایی ات چیزهای دیگری هم هستند که باید تغییر کنند مثلاً چشمانت باید تیز بین تر شوند تا تمام اجسام کوچکی را که توسط کودک کنجکاوت به دهان برده می شود را ببینی و مانع شوی گوشهایت باید قوی تر شوند تا انواع آواها و گریه هایش را تشخیص دهی و علت هر کدام را بفهمی زبانت باید نرمتر و بچه گانه تر شود تا حرفهایت را بهتر بفهمد حس بویایی ات که باید قوی تر شود تا بوی پوشک کثیف شده را قبل از سوختن پای بچه متوجه شوی ...
حس لامسه ات هم نیاز به بهتر شدن دارد باید دماسنج باشی تا اندک تب احتمالی را با لمس کردن حس کنی
پاها و دستهایت باید با چشمانت هماهنگ شوند که به محض دیدن یک اتفاق در حال وقوع سریعاً عکس العمل مناسب را نشان دهی و مثلاً کودکت را از افتادن از روی مبل یا تخت نجات دهی ....
اصلا باید بال در بیاوری باید پرواز کنی چون خیلی وقتها حس می کنی سرعت پاهایت برای رسیدن به کودک نوپایی که در حال کشف کردن است خیلی کم است
مادر بودن همه چیزت را تغییر خواهد داد چون قوی ترین غریزه ی عالم است
مادر بودن سخت است « اما خیلی زود یاد خواهی گرفت که چگونه مادری کنی و از تمام روزهای مادری ات لذت ببری
« مادر بودن سخت است اما در عوض فقط تویی که مادران موجود کوچک دوست داشتنی هستی فقط و فقط تو و هیچ کس در دنیا حسی که تو به فرزندت داری را تجربه نخواهد کرد و فقط تو میدانی مهر مادری چه طعم شیرینی دارد و حلاوت این شیرینی هر روز با بزرگتر شدن و دیدن حرکات و آواها و اداهای تازه ی کودکت بیشتر خواهد شد .
طاهای ٩ ماه و ١ روزه مامان.