روز هاي با تو بودن
طاها پسر عزيزم ؛
چقدرقشنگه روزهايي كه ميگذره و سرآغاز روزهاي جديده ، لحظه هايي كه هميشه هستند و از ياد نميرن ، لحظه هايي كه بعد از گذشت ٩ ماه هنوز هم مثل روز اولن روز هاي با تو بودن چقدر زيباست
این دومین نه ماهیه که با هم پشت سر میزاریم باتمام خوبیها و بدی ها و شیرینی هاش گذشت.
از این به بعد وارد ماهگردهای دو رقمیت میشی عزیزه دلم.
ان شا الله همیشه سالم و سر حال باشی پسرک شیرینم.
ماماني هر روز كه بيدار ميشي يه حس جديد به من مي دي ، يه حس خوب ، حس دوست داشتن ، حس عشق ، عشق يك مادر به فرزند ، تو قشنگترين حس رو به من منتقل ميكني حسي كه هر روز فكر مي كني تازست .
از ديدنت هيچوقت خسته نميشم تا هر وقت كه بيداري دلم مي خواد كنارت باشم با هم بازي كنيم ، من برات شعر بخونم راستي مي دوني ماماني وقتي برات شعر مي خونم تمام حواستو ميدي به من اتقدر به من خيره ميشي كه مي خوام 1500 تا ماچت كنم واقعاً شعر خوندنو خيلي دوست داري عزيز دل مامان اگه ميدونستي كه چقدر دوست دارم ..................
تمام زندگیم فدای چشمای معصومت و نگاه پاکت که عاشقشونم
دوستت دارم مادرانه
خدایا حافظش باش
طاهای ٩ ماه و ١ روزه مامان.